هشتم ماه ربيع الأوّل
2 مشترك
صفحه 1 از 1
هشتم ماه ربيع الأوّل
هو الله العلي الأعلى
بسم الله الرّحمان الرّحيم
بسم الله الرّحمان الرّحيم
اين مطلب آخرين بار توسط taqwime-elaahi در الأحد مايو 17, 2009 3:09 am ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
مرسولات منتشره
روزنامه گاه شناسى : تقويم نجومي جامع
9 ربيع الأوّل 1429
http://www.4shared.com/file/40949720/4d4e400a/9_rabie_1_-_1429.html
8 ربيع الأوّل 1430
http://www.4shared.com/file/84776582/dc022768/8-Rabie-Awwal1430.html
8 ربیع الاول 1431
http://www.4shared.com/file/210531962/2eedf92b/8Rabie1-1431.html
-------------------------------------------------
مرسولات حيات اعلى
شماره: 115
8 ربيع الاول شهادت حضرت امام عسكري - 1427
هشتم ربيع الأوّل شهادت حضرت امام عسكري (عليه السلام)
را به فرزند بزرگوارش امام انس و جانّ تسليت عرض مي كنيم
خداوند همه ما را از
مؤمنين صاحب حق معرفت و ثابت در قدم قرارداده
و در محبت و معرفت و عبوديت و اطاعت مولا (منه السلام) موفق بدارد
جهت دریافت مرسوله به آدرس زیر مراجعه نمائيد:
http://www.4shared.com/file/78052523/a7cd7323/8Rabie-Awwal-1427.html
-------------------------------------------------
مرسولات حيات اعلى
شماره: 640
8 ربيع الأول 1429
يكشنبه هشتم ربيع الأوّل 1429 سالروز شهادت حضرت امام حسن عسكري (عليه السلام) را،
به حضرت قدسيه وجه الله و قبله حقيقيه عباد الله مولانا صاحب الأمر (ارواحنا فداه) تسليت عرض مي كنيم
جهت دریافت مرسوله به آدرس زیر مراجعه نمائيد:
http://www.4shared.com/file/78580471/372211f4/8_Rabia_Awwal_1429.html
و همچنين
فايل صوتي ذكر مناقب و مصائب حضرت عسكري (منه السلام) از جناب خراساني را از آدرس زير دريافت نمائيد:
http://www.4shared.com/file/40899664/1c413c34/zekre_manaaqeb_wa_masaaebe_hazrate_askari.html
-------------------------------------------------
مرسولات حيات اعلى
شماره: 1190
سوگواري 8 ربيع الأوّل 1430
پنج شنبه ۸ ربیع الأوّل ۱۴۳۰ سالروز
شهادت حضرت امام حسن عسکری (منه السّلام) را،
به حضرت بقیة الله (منه السلام) تسلیت عرض مینماییم
جهت دریافت مرسوله به آدرس زیر مراجعه نمائيد:
http://www.4shared.com/file/90830427/4e1d3e1e/Sugwaare8Rabie1-1430.html
9 ربيع الأوّل 1429
http://www.4shared.com/file/40949720/4d4e400a/9_rabie_1_-_1429.html
8 ربيع الأوّل 1430
http://www.4shared.com/file/84776582/dc022768/8-Rabie-Awwal1430.html
8 ربیع الاول 1431
http://www.4shared.com/file/210531962/2eedf92b/8Rabie1-1431.html
-------------------------------------------------
مرسولات حيات اعلى
شماره: 115
8 ربيع الاول شهادت حضرت امام عسكري - 1427
هشتم ربيع الأوّل شهادت حضرت امام عسكري (عليه السلام)
را به فرزند بزرگوارش امام انس و جانّ تسليت عرض مي كنيم
خداوند همه ما را از
مؤمنين صاحب حق معرفت و ثابت در قدم قرارداده
و در محبت و معرفت و عبوديت و اطاعت مولا (منه السلام) موفق بدارد
جهت دریافت مرسوله به آدرس زیر مراجعه نمائيد:
http://www.4shared.com/file/78052523/a7cd7323/8Rabie-Awwal-1427.html
-------------------------------------------------
مرسولات حيات اعلى
شماره: 640
8 ربيع الأول 1429
يكشنبه هشتم ربيع الأوّل 1429 سالروز شهادت حضرت امام حسن عسكري (عليه السلام) را،
به حضرت قدسيه وجه الله و قبله حقيقيه عباد الله مولانا صاحب الأمر (ارواحنا فداه) تسليت عرض مي كنيم
جهت دریافت مرسوله به آدرس زیر مراجعه نمائيد:
http://www.4shared.com/file/78580471/372211f4/8_Rabia_Awwal_1429.html
و همچنين
فايل صوتي ذكر مناقب و مصائب حضرت عسكري (منه السلام) از جناب خراساني را از آدرس زير دريافت نمائيد:
http://www.4shared.com/file/40899664/1c413c34/zekre_manaaqeb_wa_masaaebe_hazrate_askari.html
-------------------------------------------------
مرسولات حيات اعلى
شماره: 1190
سوگواري 8 ربيع الأوّل 1430
پنج شنبه ۸ ربیع الأوّل ۱۴۳۰ سالروز
شهادت حضرت امام حسن عسکری (منه السّلام) را،
به حضرت بقیة الله (منه السلام) تسلیت عرض مینماییم
جهت دریافت مرسوله به آدرس زیر مراجعه نمائيد:
http://www.4shared.com/file/90830427/4e1d3e1e/Sugwaare8Rabie1-1430.html
فضيلت اين روز
هشتم ماه ربيع الأول
يارسول الله ياعصمة الله
اوايل ماه ربيع الأوّل ايام عزاي محمّدي و محسني و عسكري صلى الله عليه وآله
صلّى الله عليك يا رسول الله صلّى الله عليكم يا أهل بيت النبوة
فتبر الله به أعمارهم * كما محي من بعدهم آثارهم
حتى قضى العمر بما يقاسي * فسمه المعتمد العباسي
قضى على شبابه مسموما * مضطهدا محتسبا مظلوما
فناحت الحور على شبابه * وصبت الدموع في مصابه
تضعضعت لرزئه السبع العلا * والملأ الأعلى نحيبه على
و انصدعت لرزئه الجبال * كأنه الساعة و الأهوال
لو لم يكن بقية الله لما * رأيت في الوجود أرضا وسما
بكته عين الحق والحقيقة * وشرعة المختار والطريقة
لرزئه اقشعرت الأظلة * بكاه كل ملة ونحلة
لقد بكاه الروح والأرواح * لما استحلوا منه واستباحوا
صبرا جميلا أيها المؤمل * والصبر في الرزء الجليل أجمل
وأحسن الله لك العزاء في * مصيبة ليس لها من خلف
يا حجة الله وخاتم الحجج * أغث مواليك إلى متى الفرج
آيت الله عظيم شيخ محمد حسين اصفهاني
روز : ولادت حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) بنابرنقلياوايل ماه ربيع الأوّل ايام عزاي محمّدي و محسني و عسكري صلى الله عليه وآله
صلّى الله عليك يا رسول الله صلّى الله عليكم يا أهل بيت النبوة
فتبر الله به أعمارهم * كما محي من بعدهم آثارهم
حتى قضى العمر بما يقاسي * فسمه المعتمد العباسي
قضى على شبابه مسموما * مضطهدا محتسبا مظلوما
فناحت الحور على شبابه * وصبت الدموع في مصابه
تضعضعت لرزئه السبع العلا * والملأ الأعلى نحيبه على
و انصدعت لرزئه الجبال * كأنه الساعة و الأهوال
لو لم يكن بقية الله لما * رأيت في الوجود أرضا وسما
بكته عين الحق والحقيقة * وشرعة المختار والطريقة
لرزئه اقشعرت الأظلة * بكاه كل ملة ونحلة
لقد بكاه الروح والأرواح * لما استحلوا منه واستباحوا
صبرا جميلا أيها المؤمل * والصبر في الرزء الجليل أجمل
وأحسن الله لك العزاء في * مصيبة ليس لها من خلف
يا حجة الله وخاتم الحجج * أغث مواليك إلى متى الفرج
آيت الله عظيم شيخ محمد حسين اصفهاني
ابتداي نزول وحي بنابرنقلي
روز : بعثت حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) بنابرنقلي
روز : هجرت از مكه بنابرنقلي
روز : ورود حضرت پيامبر (صلى الله عليه وآله) به قبا نزديكي مدينه، و وارد نشدن به مدينه تا رسيدن حضرت مولا و فاطمة (عليهاالسلام)
در قبله مسجد كه با نشان قرمز مشخص شده است، محل اقامت حضرت پيامبر(صلى الله عليه وآله) قبل از ورود به مدينه و اولين خانه حضرت مولا و فاطمة (عليهاالسلام) قبل از ساخته شدن خانه شان در كنار خانه و مسجد پيامبر (صلى الله عليه وآله) در مدينه مي باشد كه اخيرا تخريب شد و تا جند سال قبل ساختمان قديميش باقي بود.
روز : ورود حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) به مدينه بنابرنقليروز : شهادت حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) بنابرنقلي
روز : ولادت حضرت امام سجاد (صلوات الله عليه) سال 38 هجرت بنابرنقلي
روز : ولادت حضرت امام حسن عسكري (صلوات الله عليه) سال 232 هجرت بنابرنقلي
روز : شهادت حضرت امام حسن عسكري (صلوات الله عليه) سال 260 هجرت
در اين روز، سنه 260: بنابر مشهور، وفات كرد سيد ما حضرت ابى محمد حسن بن على عسكرى سلام الله عليه
و آن در ايام طاغوت معتمدعباسي احمد بن جعفر متوكل عباسي (لعنهما الله) بوده
و در وقت وفات از سن شريف آن حضرت، بيست و هشت سال گذشته بود و آن جناب را دفن نمودند در همان خانه كه پدر بزرگوارش حضرت هادى (عليه السلام)، مدفون است
و صدمات و گرفتاريها كه براى جوارى و زنان آن حضرت روى داد از حبس و اعتقال و شدت صعوبت طلب سلطان زمان در پيدا كردن حجة بن الحسن زمام (عليه السلام) و تفتيش خانه ها و اخافه شيعيان و تشريد ايشان در ارشاد مفيد و غيره مسطور است.
در اين روز، سنه 260: بنابر مشهور، وفات كرد سيد ما حضرت ابى محمد حسن بن على عسكرى سلام الله عليه
و آن در ايام طاغوت معتمدعباسي احمد بن جعفر متوكل عباسي (لعنهما الله) بوده
و در وقت وفات از سن شريف آن حضرت، بيست و هشت سال گذشته بود و آن جناب را دفن نمودند در همان خانه كه پدر بزرگوارش حضرت هادى (عليه السلام)، مدفون است
و صدمات و گرفتاريها كه براى جوارى و زنان آن حضرت روى داد از حبس و اعتقال و شدت صعوبت طلب سلطان زمان در پيدا كردن حجة بن الحسن زمام (عليه السلام) و تفتيش خانه ها و اخافه شيعيان و تشريد ايشان در ارشاد مفيد و غيره مسطور است.
شيخ صدوق در حديث احمد بن عبدالله خاقان ناصبى كه از جانب خلفاء والى اوقاف و صدقات بوده در قم، روايت كرده، گفت: بخدا سوگند در هنگام وفات حسن بن على (عليه السلام) حالتى بر خليفه عارض شد كه من گمان نداشتم كه در وفات هيچكس چنين امرى تواند شد
و اين واقعه چنان بود كه روزى براى پدرم كه وزير خليفه بود خبر آوردند كه ابن الرضا (عليه السلام) رنجور شده. پدرم بسرعت تمام بنزد خليفه رفت و خبر را به خليفه داد. خليفه پنج نفر از معتمدان و مخصوصان خود را او همراه كرد، يكى از ايشان نحرير خادم بود كه از محرمان خاص خليفه بود، امر كرد ايشان را كه پيوسته ملازم خانه آن حضرت باشند و بر احوال آن حضرت مطلع گردند و چند نفر طبيب را مقرر كرد كه هر بامداد و پسين نزد آن جناب بروند و از احوال با خبر باشند.
بعد از دو روز براى پدرم، خبر آوردند كه مرض آن حضرت صعب شده است و ضعف بر او مستولى گرديده است، پس بامداد سوار شد و نزد آن حضرت رفت و اطباء را امر كرد كه از خدمت آن حضرت دور شوند و قاضى القضاة را طلبيد و گفت: ده نفر از علماى مشهور را حاضر گردان كه پيوسته نزد آن حضرت باشند و پيوسته ايشان ملازم خانه آن حضرت بودند تا آنكه بعد از گذشتن از ايامى از ماه ربيع الاول، سنه 260، آن حضرت وفات كرد.
در روايت ديگر است كه امام حسن (عليه السلام) در شب وفات خود، نامه هاى بسيار بدست مبارك به اهل مدينه نوشت و در وقت وفات، نزد حضرت حاضر نبود، مگر جاريه او صيقل و عقيد غلام او و آن كسى كه مردم بر او مطلع نبودند، يعنى صاحب الامر (عليه السلام).
عقيد گفت كه در آن وقت، حضرت آبى طلبيد كه با مصطكى جوشانيده بودند و خواست كه بياشامد، چون حاضر كرديم، فرمود كه اول آبى بياوريد كه نماز كنم، چون آب آورديم، دستمالى در دامن خود گسترد و وضوء ساخت و نماز بامداد را ادا كرد و قدح آب مصطكلى جوشانيده بودند، گرفت كه بياشامد از غايت ضعف و شدت مرض، دست مباركش ميلرزيد و قدح بر داندنهاى شريفش ميخورد، چون آب را بياشاميد و صيقل قدح را گرفت، روح مقدسش به عالم قدس پرواز كرد. صلوات الله عليه.
چون خبر وفات آن حضرت در شهر سامره منتشر شد، قيامتى در آن شهر برپا شد. از جميع مردم، صداى ناله و شيون بلند گرديد.
خليفه در صدد تفحص فرزند سعادتمند آن حضرت در آمد. جمعى را فرستاد كه بر دور خانه آن حضرت حراست نمايند و جميع حجره ها را تفحص كنند و مهر نمايند، شايد آن حضرت را بيابند و زنان قابله را فرستاد كه كنيزان آن حضرت را تفحص كنند كه مبادا، حملى در ايشان باشد. پس يكى از زنان گفت كه يكى از كنيزان آن جناب را احتمال حملى هست. خليفه، نحرير خادم را بر او موكل گردانيد كه بر احوال او مطلع باشد، تا صدق و كذب آن سخن، ظاهر شود.
بعد از آن، در تهيه جنازه بر آمدند و جميع بازارها بسته شد، صغير و كبير، وضيع و شريف خلايق در جنازه آن برگزيده خالق جمع آمدند. پدرم با ساير وزراء و نويسندگان و اتباع خليفه و بنى هاشم و علويان به تجهيز آن جناب حاضر شدند و در آن روز، سامره مانند صحراى قيامت بود از كثرت ناله و شيون و گريه.
مردم چون از غسل و كفن آن جناب فارغ شدند، خليفه ابوعيسى را فرستاد كه بر آن جناب نماز كند، چون جنازه شريف را براى نماز بر زمين گذاشتند ابو عيسى نزديك آمد و كفن را از روى مبارك آن حضرت دور كرد و براى رفع تهمت خليفه، جماعت حاضرين را نزديك طلبيد و گفت: بيائيد و نظر كنيد، اين حسن بن على، فرزند زاده امام رضا است كه بر فراش خود، بمرگ خود مرده است و كسى آسيبى باو نرسانيده است و در مدت مرض او، اطباء و قضاة معتمدان و عدول حاضر بوده اند و بر احوال او مطلع گرديده اند و بر اين معنى، شهادت ميدهند. پس پيش ايستاد و بر آن حضرت نماز كرد و بعد از نماز، آن حضرت را در پهلوى پدر بزرگوار خود دفن كردند.
فقير گويد كه موافق روايت ابو الاديان: در وقت نماز بر جنازه امام حسن (عليه السلام) جعفر پيش ايستاد كه بر آن حضرت نماز بخواند، چون خواست كه تكبير بگويد، طفلى گندمگون، پيچده موى، گشاده دندان و مانند پاره ماه، بيرون آمد و رداى جعفر را كشيد و او را از آن موقف دور كرد و بر پدر بزرگوارش نماز كرد.
بعد از آن، خليفه متوجه تفحص و تجسس فرزند آن حضرت شد، زيرا كه شنيده بود كه فرزند آن جناب بر عالم، مستولى خواهد شد و اهل باطل را منقرض خواهد كرد.
چون جعفر اين واقعه را براى معتمد خليفه نقل كرد، معتمد خدمتكاران خود را فرستاد چندانكه تفحص كردند، خبرى از آن حضرت نيافتند و آن كنيز را كه گمان حمل باو ميبردند، تا دو سال تفحص احوال او ميكردند و اثرى ظاهر نشد.
و آنان صيقل كنيز حضرت امام حسن (عليه السلام) را گرفتند كه آن طفل را بما نشان ده. او انكار كرد و از براى رفع مظنه ايشان، گفت: من حملى دارم از آن حضرت. باين سبب او را به ابن ابى الشوارب قاضى سپردند كه چون آن فرزند متولد شد، بكشند.
بناگاه عبدالله ابن يحيى وزير، مرد و صاحب الزنج در بصره خروج كرد و ايشان بحال خود، درماندند و كنيز از خانه قاضى بخانه خود آمد.
و اين واقعه چنان بود كه روزى براى پدرم كه وزير خليفه بود خبر آوردند كه ابن الرضا (عليه السلام) رنجور شده. پدرم بسرعت تمام بنزد خليفه رفت و خبر را به خليفه داد. خليفه پنج نفر از معتمدان و مخصوصان خود را او همراه كرد، يكى از ايشان نحرير خادم بود كه از محرمان خاص خليفه بود، امر كرد ايشان را كه پيوسته ملازم خانه آن حضرت باشند و بر احوال آن حضرت مطلع گردند و چند نفر طبيب را مقرر كرد كه هر بامداد و پسين نزد آن جناب بروند و از احوال با خبر باشند.
بعد از دو روز براى پدرم، خبر آوردند كه مرض آن حضرت صعب شده است و ضعف بر او مستولى گرديده است، پس بامداد سوار شد و نزد آن حضرت رفت و اطباء را امر كرد كه از خدمت آن حضرت دور شوند و قاضى القضاة را طلبيد و گفت: ده نفر از علماى مشهور را حاضر گردان كه پيوسته نزد آن حضرت باشند و پيوسته ايشان ملازم خانه آن حضرت بودند تا آنكه بعد از گذشتن از ايامى از ماه ربيع الاول، سنه 260، آن حضرت وفات كرد.
در روايت ديگر است كه امام حسن (عليه السلام) در شب وفات خود، نامه هاى بسيار بدست مبارك به اهل مدينه نوشت و در وقت وفات، نزد حضرت حاضر نبود، مگر جاريه او صيقل و عقيد غلام او و آن كسى كه مردم بر او مطلع نبودند، يعنى صاحب الامر (عليه السلام).
عقيد گفت كه در آن وقت، حضرت آبى طلبيد كه با مصطكى جوشانيده بودند و خواست كه بياشامد، چون حاضر كرديم، فرمود كه اول آبى بياوريد كه نماز كنم، چون آب آورديم، دستمالى در دامن خود گسترد و وضوء ساخت و نماز بامداد را ادا كرد و قدح آب مصطكلى جوشانيده بودند، گرفت كه بياشامد از غايت ضعف و شدت مرض، دست مباركش ميلرزيد و قدح بر داندنهاى شريفش ميخورد، چون آب را بياشاميد و صيقل قدح را گرفت، روح مقدسش به عالم قدس پرواز كرد. صلوات الله عليه.
چون خبر وفات آن حضرت در شهر سامره منتشر شد، قيامتى در آن شهر برپا شد. از جميع مردم، صداى ناله و شيون بلند گرديد.
خليفه در صدد تفحص فرزند سعادتمند آن حضرت در آمد. جمعى را فرستاد كه بر دور خانه آن حضرت حراست نمايند و جميع حجره ها را تفحص كنند و مهر نمايند، شايد آن حضرت را بيابند و زنان قابله را فرستاد كه كنيزان آن حضرت را تفحص كنند كه مبادا، حملى در ايشان باشد. پس يكى از زنان گفت كه يكى از كنيزان آن جناب را احتمال حملى هست. خليفه، نحرير خادم را بر او موكل گردانيد كه بر احوال او مطلع باشد، تا صدق و كذب آن سخن، ظاهر شود.
بعد از آن، در تهيه جنازه بر آمدند و جميع بازارها بسته شد، صغير و كبير، وضيع و شريف خلايق در جنازه آن برگزيده خالق جمع آمدند. پدرم با ساير وزراء و نويسندگان و اتباع خليفه و بنى هاشم و علويان به تجهيز آن جناب حاضر شدند و در آن روز، سامره مانند صحراى قيامت بود از كثرت ناله و شيون و گريه.
مردم چون از غسل و كفن آن جناب فارغ شدند، خليفه ابوعيسى را فرستاد كه بر آن جناب نماز كند، چون جنازه شريف را براى نماز بر زمين گذاشتند ابو عيسى نزديك آمد و كفن را از روى مبارك آن حضرت دور كرد و براى رفع تهمت خليفه، جماعت حاضرين را نزديك طلبيد و گفت: بيائيد و نظر كنيد، اين حسن بن على، فرزند زاده امام رضا است كه بر فراش خود، بمرگ خود مرده است و كسى آسيبى باو نرسانيده است و در مدت مرض او، اطباء و قضاة معتمدان و عدول حاضر بوده اند و بر احوال او مطلع گرديده اند و بر اين معنى، شهادت ميدهند. پس پيش ايستاد و بر آن حضرت نماز كرد و بعد از نماز، آن حضرت را در پهلوى پدر بزرگوار خود دفن كردند.
فقير گويد كه موافق روايت ابو الاديان: در وقت نماز بر جنازه امام حسن (عليه السلام) جعفر پيش ايستاد كه بر آن حضرت نماز بخواند، چون خواست كه تكبير بگويد، طفلى گندمگون، پيچده موى، گشاده دندان و مانند پاره ماه، بيرون آمد و رداى جعفر را كشيد و او را از آن موقف دور كرد و بر پدر بزرگوارش نماز كرد.
بعد از آن، خليفه متوجه تفحص و تجسس فرزند آن حضرت شد، زيرا كه شنيده بود كه فرزند آن جناب بر عالم، مستولى خواهد شد و اهل باطل را منقرض خواهد كرد.
چون جعفر اين واقعه را براى معتمد خليفه نقل كرد، معتمد خدمتكاران خود را فرستاد چندانكه تفحص كردند، خبرى از آن حضرت نيافتند و آن كنيز را كه گمان حمل باو ميبردند، تا دو سال تفحص احوال او ميكردند و اثرى ظاهر نشد.
و آنان صيقل كنيز حضرت امام حسن (عليه السلام) را گرفتند كه آن طفل را بما نشان ده. او انكار كرد و از براى رفع مظنه ايشان، گفت: من حملى دارم از آن حضرت. باين سبب او را به ابن ابى الشوارب قاضى سپردند كه چون آن فرزند متولد شد، بكشند.
بناگاه عبدالله ابن يحيى وزير، مرد و صاحب الزنج در بصره خروج كرد و ايشان بحال خود، درماندند و كنيز از خانه قاضى بخانه خود آمد.
اين مطلب آخرين بار توسط najm164 در الثلاثاء فبراير 23, 2010 5:26 am ، و در مجموع 2 بار ويرايش شده است.
najm164- Admin
- تعداد پستها : 701
Join date : 2009-11-17
مواضيع مماثلة
» بيست و هشتم ماه ربيع الأوّل
» سي ام ماه ربيع الأوّل
» دهم ماه ربيع الأوّل
» نهم ماه ربيع الأوّل
» ششم ماه ربيع الأوّل
» سي ام ماه ربيع الأوّل
» دهم ماه ربيع الأوّل
» نهم ماه ربيع الأوّل
» ششم ماه ربيع الأوّل
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد