نهم ماه صفر
2 مشترك
صفحه 1 از 1
مرسولات منتشره
روزنامه گاه شناسى : تقويم نجومي جامع
9 صفر 1429
http://www.4shared.com/file/37847111/f108ccec/9_Safar_1429.html
9 صفر 1430
http://www.4shared.com/file/81995952/a501ff19/9-Safar1430.html
9 صفر 1431
http://www.4shared.com/file/191212786/84f2dd44/9Safar1431.html
9 صفر 1429
http://www.4shared.com/file/37847111/f108ccec/9_Safar_1429.html
9 صفر 1430
http://www.4shared.com/file/81995952/a501ff19/9-Safar1430.html
9 صفر 1431
http://www.4shared.com/file/191212786/84f2dd44/9Safar1431.html
فضيلت اين روز
نهم ماه صفر
يَاأبَا عَبْدِ اللهِ الحُسَين
شاهباز طبعم باز عندليب شيدا شد = يا كه طوطى نطقم طوطى شكرخا شد
رفرف خيالم رفت تا مقام "أو ادنى" = يا براق عقلم را جا به عرش اعلى شد
مشترى شدم از جان مدح زهره روئي را = منشى عطارد را خامه عنبر آسا شد
گوهرى نمايان شد از خزانه غيبى = وز كتاب لاريبى آيه اى هويدا شد
از معانى بكرم زال چرخ شد واله = حسن دختر فكرم باز در تجلى شد
يكه تاز فكرت را باز شد دو ته زانو = تا بمدحت بانو همچو چرخ پويا شد
در حريم آن خاتون ره نيابد افلاطون = اسم اعظم مكنون رسم آن مسمى شد
اوست بانوى مطلق در حرمسراى حق = بزم غيب را رونق آن جمال زيبا شد
برج عصمت كبرى دخت زهره زهرا = كو به غره غرا مهر عالم آرا شد
از فصاحت گفتار و ز ملاحت رفتار = سر حيدر كرار در وى آشكارا شد
گلشن امامت را گلبن كرامت بود = باغ استقامت را رشك شاخ طوبى شد
طور علم ربانى طور حكم سبحانى = با كمال انسانى در جمال حورا شد
عقل بنده كويش، عشق زنده بويش = وامق مه رويش صد هزار عذرا شد
عرش فرش درگاهش پيش كرسى جاهش = در پناه خرگاهش كل ما سوى الله شد
آسمان زمين بوسش ماه شمع فانوسش = پرده دار ناموسش ساره بود و حوا شد
كعبه الامانى بود؛ ركنها اليمانى بود = مستجار جانى بود ليك اسير اعدا شد
شد بر اشتر عريان با دلى ز غم بريان = مهد عصمتش گريان ز انقلاب دنيا شد
حكم بر منايا داشت مركز بلايا گشت = قبله البرايا بود كعبه الرزايا شد
در سرداق عصمت در حجاب عزت بود = بى حجاب و بى خرگه كوه و دشت پيما شد
شد عقيله عالم رهسپار شام غم = چشم چشمه زمزم خونفشان به بطحا شد
يكه شاهد وحدت دخت خسرو اسلام = شمع محفل جمعى بدتر از نصارى شد
آنكه آستانش بود رشك جنه الماوى = همچو گنج شايانش در خرابه ماوى شد
آيت الله عظيم شيخ محمد حسين اصفهاني
رفرف خيالم رفت تا مقام "أو ادنى" = يا براق عقلم را جا به عرش اعلى شد
مشترى شدم از جان مدح زهره روئي را = منشى عطارد را خامه عنبر آسا شد
گوهرى نمايان شد از خزانه غيبى = وز كتاب لاريبى آيه اى هويدا شد
از معانى بكرم زال چرخ شد واله = حسن دختر فكرم باز در تجلى شد
يكه تاز فكرت را باز شد دو ته زانو = تا بمدحت بانو همچو چرخ پويا شد
در حريم آن خاتون ره نيابد افلاطون = اسم اعظم مكنون رسم آن مسمى شد
اوست بانوى مطلق در حرمسراى حق = بزم غيب را رونق آن جمال زيبا شد
برج عصمت كبرى دخت زهره زهرا = كو به غره غرا مهر عالم آرا شد
از فصاحت گفتار و ز ملاحت رفتار = سر حيدر كرار در وى آشكارا شد
گلشن امامت را گلبن كرامت بود = باغ استقامت را رشك شاخ طوبى شد
طور علم ربانى طور حكم سبحانى = با كمال انسانى در جمال حورا شد
عقل بنده كويش، عشق زنده بويش = وامق مه رويش صد هزار عذرا شد
عرش فرش درگاهش پيش كرسى جاهش = در پناه خرگاهش كل ما سوى الله شد
آسمان زمين بوسش ماه شمع فانوسش = پرده دار ناموسش ساره بود و حوا شد
كعبه الامانى بود؛ ركنها اليمانى بود = مستجار جانى بود ليك اسير اعدا شد
شد بر اشتر عريان با دلى ز غم بريان = مهد عصمتش گريان ز انقلاب دنيا شد
حكم بر منايا داشت مركز بلايا گشت = قبله البرايا بود كعبه الرزايا شد
در سرداق عصمت در حجاب عزت بود = بى حجاب و بى خرگه كوه و دشت پيما شد
شد عقيله عالم رهسپار شام غم = چشم چشمه زمزم خونفشان به بطحا شد
يكه شاهد وحدت دخت خسرو اسلام = شمع محفل جمعى بدتر از نصارى شد
آنكه آستانش بود رشك جنه الماوى = همچو گنج شايانش در خرابه ماوى شد
آيت الله عظيم شيخ محمد حسين اصفهاني
روز : اقدام مولا (صلوات الله عليه) به مبارزه در صفين سال 37 هـ. ق
روز : شهادت جناب عمار ياسر (رحمه الله)
در اين روز سنه 37، موافق تاريخ مسعودى و تذكره سبط، شهادت عمار ياسر در صفين واقع شده.
بدانكه چون روز پنجشنبه نهم صفر شد جناب امير المؤمنين (عليه السلام) در صفين بمبارزت بيرون شد و جنگ سختى شد و در آن روز عمار ياسر داد مردي و مردانگى مي داد و ميفرمود:
انى لارى وجوه قوم لا يزالون يقاتلون حتى يرتاب المبطلون والله لو هزمونا حتى يبلغوا بنا سعفات هجر لكنا على الحق و هم على الباطل.
پس حمله كرد و جنگ نمايانى نمود و برگشت به موضع خود و طلب آبى نمود. زنى از بنى شيبان كاسه شير از براى او آورد، عمار چون كاسه شير را ديد گفت: الله اكبر، امروز روزى است كه شهيد شوم و دوستان خود را در آن سراى ملاقات نمايم.
پس رجز خواند و مقاتله كرد تا آنكه ابو العاويه (الهاويه خ ل) عاملى و ابو حراء سكسكى در آخر روز او را شهيد كردند و در آن وقت از سنين عمر شريفش، نود و سه سال گذشته بود.
شهادت عمار بر امير المؤمنين (عليه السلام) خيلى اثر كرد و آن حضرت بر او نماز بگذاشت و در صفين مدفون گرديد رضوان الله عليه.
در در مجالس المؤمنين است كه چون عمار ياسر شربت شهادت نوشيد، امير المؤمنين (عليه السلام) بر بالين او آمد و سر او را بر زانوى مبارك نهاده و فرمود:
بعد از آن على (عليه السلام) گفت: كشنده عمار و دشنام دهنده و رباينده سلاح او با آتش دوزخ معذب خواهد شد، آنگاه قدم مبارك پيش نهاده بر عمار نماز گذارد و بدست همايون خويش او را در خاك نهاد رحمة الله ورضوانه عليه و طوبى له و حسن ماءب.
در اين روز سنه 37، موافق تاريخ مسعودى و تذكره سبط، شهادت عمار ياسر در صفين واقع شده.
بدانكه چون روز پنجشنبه نهم صفر شد جناب امير المؤمنين (عليه السلام) در صفين بمبارزت بيرون شد و جنگ سختى شد و در آن روز عمار ياسر داد مردي و مردانگى مي داد و ميفرمود:
انى لارى وجوه قوم لا يزالون يقاتلون حتى يرتاب المبطلون والله لو هزمونا حتى يبلغوا بنا سعفات هجر لكنا على الحق و هم على الباطل.
پس حمله كرد و جنگ نمايانى نمود و برگشت به موضع خود و طلب آبى نمود. زنى از بنى شيبان كاسه شير از براى او آورد، عمار چون كاسه شير را ديد گفت: الله اكبر، امروز روزى است كه شهيد شوم و دوستان خود را در آن سراى ملاقات نمايم.
پس رجز خواند و مقاتله كرد تا آنكه ابو العاويه (الهاويه خ ل) عاملى و ابو حراء سكسكى در آخر روز او را شهيد كردند و در آن وقت از سنين عمر شريفش، نود و سه سال گذشته بود.
شهادت عمار بر امير المؤمنين (عليه السلام) خيلى اثر كرد و آن حضرت بر او نماز بگذاشت و در صفين مدفون گرديد رضوان الله عليه.
در در مجالس المؤمنين است كه چون عمار ياسر شربت شهادت نوشيد، امير المؤمنين (عليه السلام) بر بالين او آمد و سر او را بر زانوى مبارك نهاده و فرمود:
الا ايها الموت الذى لست تاركى = ارحنى فقد افنيت كل خليلى
اراك بصيرا بالذين احبهم = كانك تنحو نحوهم بدليل
پس زبان بكلمه انا لله و انا اليه راجعون گشود و فرمود: هر كه از وفات عمار ياسر دلتنگ نشود او را از مسلمانى نصيب نباشد، خداى تعالى بر عمار رحمت كند در آن ساعت كه او را از نيك و بد سئوال كنند، هر گاه كه در خدمت رسول (صلی الله علیه و آله) سه كس ديدم، چهارم ايشان عمار بوده و اگر چهار كس ديده ام، عمار پنجم ايشان بود، نه يكبار عمار را بهشت واجب شده، بلكه بارها استحقاق آن را پيدا كرد، جنات عدن او را مهيا و مهنا باد كه او را بكشتند و حق با او بود و او يار حق بود، چنانكه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) در شان او فرمود: يدور مع عمار حيث دار. اراك بصيرا بالذين احبهم = كانك تنحو نحوهم بدليل
بعد از آن على (عليه السلام) گفت: كشنده عمار و دشنام دهنده و رباينده سلاح او با آتش دوزخ معذب خواهد شد، آنگاه قدم مبارك پيش نهاده بر عمار نماز گذارد و بدست همايون خويش او را در خاك نهاد رحمة الله ورضوانه عليه و طوبى له و حسن ماءب.
تذكر:
در اهميت منزلت شهداي صفين همين بس كه حضرت مولا علي آخرين خطبه شان را قبل از ضربت خوردن را به ياد اين شهدا اختصاص دادند، و در آن روضه خواني و گريه شديد بر ايشان نموده و اظهار ملالت در فراق آنها فرموده، و با فقدانشان آرزوي مرگ براى خويش نمودند!!
فايل صوتي خطبه حضرت مولا را از اين آدرس دريافت كنيد:http://www.ansarh.com/waves_detail.php?action=Download&id1=383
روز : (بنا بر نقلي) شهادن جناب خزيمه بن ثابت ذوالشهادتين در ياري حضرت مولا در صفين
روز : جنگـ نهروان و غلبه حق بر باطل و هلاك خوارج (لعنهم الله) در سال 38 هجرت
شيخ ما، محدث نورى، نور الله مرقده، در نفس الرحمن فرموده: واقعه نهروان در اين روز، سنه 38 بوده و خوارج نهروان تمام كشته گشتند بجز نه نفر و از مقتولين ذو الئديه جد احمد بن حنبل بوده و از لشكر امير المؤمنين (عليه السلام) ده نفر كشته نگشت چنانچه آن حضرت خبر داده بود از تمام آنچه ذكر شد.
شيخ ما، محدث نورى، نور الله مرقده، در نفس الرحمن فرموده: واقعه نهروان در اين روز، سنه 38 بوده و خوارج نهروان تمام كشته گشتند بجز نه نفر و از مقتولين ذو الئديه جد احمد بن حنبل بوده و از لشكر امير المؤمنين (عليه السلام) ده نفر كشته نگشت چنانچه آن حضرت خبر داده بود از تمام آنچه ذكر شد.
najm164- Admin
- تعداد پستها : 701
Join date : 2009-11-17
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد